دیکشنری
dilly dally
dɪli dæli
فارسی
1
عمومی
::
دل دل كردن، تاخیركردن، دوبشك بودن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DILATORINESS
DILATORY
DILEMMA
DILETTANTE
DILETTANTISH
DILETTANTISM
DILICON
DILIGENCE
DILIGENCE IS THE MOTHER OF GOOD LUCK
DILIGENCY
DILIGENT
DILIGENTLY
DILL
DILLY
DILLY BAG
DILLY DALLY
DILLY DALLY WITH
DILLYDALLY
DILUENT
DILUTE
DILUTE WASTE ACTINIDE SOLUTION
DILUTED BASIS
DILUTED EARNINGS PER SHARE
DILUTED EARNINGS PER SHARE
DILUTER
DILUTION
DILUTION EFFECT
DILUTION EFFECTS OF CONVERSION
DILUTOR
DILUVIAL
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید